متن تاريخ فقط اين مقدار نقل كرده است: « رسول خدا(ص) رحلت فرمود و عمر شمشير كشيد و در مقابل خانه رسول خدا(ص) ايستاد و گفت: هركس بگويد رسول خدا مرده او را با اين شمشير مي كشم. بدانيد رسول خدا نمرده و مثل حضرت موسي پس از 40 روز بازمي گردد! سپس رفت به مسجد و مردم را تهديد كرد هيچ كس حق ندارد بگويد رسول خدا مرده است!» اين قطعه از تاريخ بيش از 9 جور نقل شده است اما مضمون همه تقريبا مشابه هم است. مسند احمد، چاپ جديد، حديث 25313 تاريخ طبري، جلد2، صفحه 442 انساب الاشراف، جلد1، صفحه 565 تاريخ يعقوبي، جلد2، صفحه 105 طبقات، جلد2، صفحه 57 و... 1400 سال است كه قطعات اين قضيه به هم ربط داده نمي شد و هركس جوري تحليل كرده است كه چرا عمر حاضر نبوده مرگ رسول خدا(ص) را قبول كند! اما واقع اين قضيه اين است: حضرت زهرا(س) فرموده بود تشبيه علي(ع) به هارون از سوي رسول خدا(ص) به اين خاطر بوده كه علي مثل هارون تنها خواهد ماند و اصحاب هم مثل اصحاب موسي(ع) گوساله پرست مي شوند منتها گوساله امت اسلام، ابوبكر و سامري امت، عمر خواهد بود. عمر هم با انكار مرگ رسول خدا(ص) به حضرت زهرا(س) پيام داد اگر وجه شبه تام است پس رسول خدا هم بايد مانند حضرت موسي پس از 40 روز برگردد. لذا عمر مرگ رسول خدا(ص) را بعنوان طعنه بر حضرت زهرا(س) انكار كرد و خواست به جنازه رسول خدا جسارت كند. حضرت زهرا(س) هم به طريقي به عمر فهماند بازگشت محمد(ص) در قالب بازگشت مهدي(عج) تجلّي خواهد كرد. مستدرك نمازي، ماده سامري اثبات الهداة، جلد2، صفحه